توضیحات: مکنزی ماس در خانه نشسته و در حال مرور تلفن خود است. وقتی کارتر کروز از در وارد می شود ، سرش را بالا می آورد و خیالش راحت است. مکنزی می گوید: "سلام عزیزم" وقتی روی پای خود می ایستد و با دوست دخترش با یک بوسه خوش آمد می گوید ، کارتر به سرعت برمی گرداند. مکنزی می پرسد روز کارتر در دانشگاه چگونه بود؟ کارتر می گوید که روز شلوغی بود و متاسفانه هنوز تمام نشده است - او مجبور است به خانه یکی از همکلاسی های خود برود تا در انجام پروژه به آنها کمک کند. صورت مکنزی در حالی که به آرامی به آغوش کارتر مالیده می شود. او سعی می کند آن را معمولی نگه دارد زیرا می پرسد این پروژه با چه کسانی است. کارتر می گوید جانت است. مکنزی این نام را به عنوان یک دوست به رسمیت می شناسد و خاطرنشان می کند که مدت زیادی است او را ندیده است. او سپس می گوید که امیدوار بود آنها بتوانند یک شب را در آنجا بگذرانند. به نظر می رسد که از آخرین باری که این کار را انجام داده اند برای همیشه به نظر می رسد ، کارتر همیشه بیرون است و این روزها ... کارتر به نظر می رسد متضاد است و می گوید که متأسف است که اخیراً خیلی مشغول بوده است به مکنزی اعتراف می کند که احساس می کند کارتر اخیراً او را نادیده گرفته است. کارتر اصرار دارد که او نیست و به زودی وقت آزاد بیشتری برای گذراندن با مکنزی خواهد داشت. کارتر می رود و مکنزی با جانت تماس می گیرد. سپس چهره مکنزی به آرامی پایین می آید زیرا ژانت به او می گوید که انتظار کارتر را ندارد و نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. این باعث می شود مکنزی بیشتر نگران شود ، اگرچه سعی می کند آن را کنار بگذارد و به جانت می گوید که اشتباه شنیده است. سپس تلفن را قطع می کند و به نظر می رسد بدترین ترس هایش برآورده شده است. بعداً همان شب ، مکنزی کارتر را با لباس تحویل پیتزا می گیرد و می فهمد که کار جدیدی را آغاز کرده است. او در واقع کار را به دست آورد تا بتواند برای حلقه نامزدی خوب پس انداز کند. او می خواهد بقیه عمر خود را با مکنزی بگذراند! مکنزی در حالی که دستان کارتر را فشار می دهد غرق غافلگیری و عشق می شود. نفس نفس می زند و می گوید که چیزی بیشتر از این که همسر کارتر باشد دوست ندارد! البته عجله ای وجود ندارد ، اما هر زمان که کارتر حلقه را دریافت کند و پیشنهاد ازدواج بدهد ، مطمئناً بله می گوید! حتی لازم نیست یک حلقه بزرگ و فانتزی باشد - او افتخار می کند حتی اگر یکی از حلقه های پلاستیکی پلاستیکی باشد! 'خوب ، چرا اینطور نگفتی ؟؟ من فکر می کنم یک چهارم کار روی من است. "کارتر با شوخی می گوید. آنها می خندند و می بوسند ، تنش از بین می رود زیرا کارتر مککنی را روی تخت راحت می کند ، پیراهن او را جدا می کند و سینه های فریبنده او را نشان می دهد. کارتر در حالی که سکس کون متحرک مکنزی با لذت ناله می کند ، نوک پستانهای صورتی کامل مکنزی را لیس می زند. مکنزی شاید از بدترین چیز می ترسید ، اما اکنون چیزی جز بهترین چیزی که باید منتظرش باشد ندارد. داستان با الهام از ارسال اصلی توسط عضو Girlsway ، Jerichoholic!
زنان دمار از روزگارمان درآورد فیلم برچسب #Hd #حالت سگی #دختران طبیعی بزرگ #رقص #ساک زدن #سواری #سوراخ کردن بدن #طبیعی سینه های بزرگ #لاتین #ماساژ #مبلغ #مهبل #مودار #نفت و رابطه جنسی #هاردکور #پستان بزرگ #کیر مرور