توضیحات: امروز آوا را برداشتم تا ماشین شیفت را به او بدهم و در مورد برخورد من با خبرنگار ساتون به او گفتم. مردم برای یک داستان هر کاری انجام می دهند! قبل از سکس کوس متحرک اینکه تاکسی را برایش بگذارم ، از آوا پرسیدم آیا امروز دنبال خروس یا بیدمشک است ، و او گفت: "قطعا خروس!" اون آوا چیزی در مورد نحوه گفتن او باعث روشن شدن من شد ، بنابراین من پیشنهاد دادیم که خودمان کمی در پشت صندلی عقب ، راننده تاکسی و راننده تاکسی ، تکان بدهیم تا روز او درست شروع شود! آوا بی صبرانه منتظر چشیدن طعم آن دختر از خروس من بود ، بنابراین مستقیماً سراغ شلوار من رفت و دیک بزرگ من را در دهان گرمش گذاشت و از دستان سردش برای ماساژ توپ من استفاده کرد. او من را خیلی خوب می شناسد ، فقط می داند کجا را لیس بزند تا خوشحالم کند. وقتی او مرا عمیق کرد ، سرفه اش روی دیک من احساس شد. من جوراب ساق بلند کردم تا گربه اش را بخورد ، سپس قبل از اینکه ما لعنتی بکنیم ، به من کمی پا به پا کرد. من عاشق این بودم که قورباغه ام چگونه روی کلپ موی پرپشت او اسپری می شد. هیچ چیز مثل لعنت به یک حرفه ای نیست ، مردم!
زنان دمار از روزگارمان درآورد فیلم برچسب #اتومبیل #انجمن بریتانیا #تازه کار #سکس مقعدی #فتیش #مادر دوست داشتنی مرور