توضیحات: برندی لاو همراه با پذیرشش در ماشینش است و به طور سلطنتی عصبانی شده است. او به تازگی مطلع شده است که یکی دیگر از همیشگی های او سالن های خود را عوض کرده است و در خیابان جدید به سراغ یک سالن جدید می رود. این چهارمین مشتری است که آنها را در رقابت از دست داده است و او به اندازه کافی توانسته است. این سالن جدید چه چیزی ارائه می دهد که مشتریانی را که سالهاست به محل کار او رفته اند جذب می کند؟ تنها راه برای پیدا کردن این است که به آنجا بروید و خود در مورد آن تحقیق کنید. او از پذیرش خود می خواهد که قرار ملاقات را با نام جعلی رزرو کند و از طریق تلفن پولی تماس بگیرد تا مشکوکی برانگیزد. اگر قرار است مخفیانه عمل کند ، باید مطمئن شود که به او سر نمی زنند. برندی پیامی دریافت می کند که می گوید ماساژ رزرو شده است و او باید بلافاصله به آنجا برود. او به سالن ماساژ می رود و وارد می شود. او به اطراف نگاه می کند و اخم می کند و می گوید که این مکان چسبناک به نظر می رسد. وقتی جیل کسیدی به او خوش آمد می گوید ، می پرسد آیا می تواند به برندی کمک کند. برندی به جیل برگشته است. وقتی برمی گردد ، جیل ابروهایش را به شک می اندازد. او از برندی می پرسد که آیا او قبلاً اینجا بوده است ، زیرا به خوبی می داند که او صاحب سالن ماساژ در خیابان است. او از برندی می پرسد آیا در محله کار می کند. جیل آن را باحال بازی می کند و از تمایل به افشای او چشم پوشی می کند. او به سالن خوش آمد می گوید و می پرسد که چگونه می تواند در خدمت باشد. برندی می گوید که او شنیده است بسیاری از مردم از این مکان جدید شکایت می کنند و فقط می پرسید که چگونه هنوز باز است. جیل با لذت بردن از مسابقه لبخند می زند و پاسخ می دهد که اگر او برای ماساژ اینجاست ، می تواند به او نشان دهد که چرا این مکان اینقدر موفق است. برندی میز را می بیند و می پرسد آیا آنقدر محکم است که بتواند یک نفر را نگه دارد. او به سمت آن می رود و آن را فشار می دهد تا نقطه را به خانه برساند. جیل از او می خواهد که برهنه شود. برندی از او می پرسد که آیا او قصد دارد به عقب برگردد اما جیل او را به چالش می کشد و می گوید این اولین بار نیست که او با یک زن برهنه ملاقات می کند. برندی با ناراحتی لباس هایش را در می آورد و روی زمین می اندازد. 'خوشحال در حال حاضر؟' او اظهار می دارد جیل لبخندی می زند و سر جایش ایستاده است. از او می خواهد دراز بکشد. وقتی جیل روغن را روی کمرش می ریزد ، برندی به او می گوید که او قرار نیست این کار را بکند. او باید آن را در دستان خود گرم کند و سپس آن را روی پوست بمالد. جیل می فهمد که برندی فقط او را آزمایش می کند و با گفتن "اشتباه من" عذرخواهی می کند. وقتی جیلی شروع به ماساژ کمر می کند ، برندی به او می گوید که تکنیکش خاموش سکس از کون متحرک است و می افزاید که او باید تکنیک خود را در کوچه ای یاد گرفته باشد. جیل سعی می کند خودش را مهار کند. او می افزاید که مشتریانش تکنیک او را دوست دارند و احتمالاً به همین دلیل است که آنها تعداد زیادی مشتری جدید پیدا می کنند. برندی پاسخ می دهد: "اوه ، من در مورد آن چیزی نمی دانم ، مشاغل جدید در ابتدا خوب عمل می کنند ، اما پس از دو سال شکست می خورند." وقتی جیل شروع به ماساژ الاغ خود می کند ، برندی به او می گوید که به طرز شگفت انگیزی احساس خوبی دارد. وقتی جیل از او می پرسد که آیا او به این شکل به مشتریان در سالن خود ماساژ می دهد ، برندی به نظر می رسد که او به تازگی در حال سرقت دستگیر شده است. نفس عصبی می کشد و می پرسد از کجا می دانید. جیل می خندد و می گوید که احتمالاً این را به خاطر نمی آورد ، اما سالها پیش او به سالن مراجعه می کرد و تجربه اش در آنجا او را تشویق کرد تا ماساژور شود. برندی فریاد می زند که اکنون او را به یاد آورده است و از دیدن او خوشحال است!
زنان دمار از روزگارمان درآورد فیلم برچسب #ارضا روی صورت #تازه کار #تراشیده #تنگ #جاسوس #خیس #ساک زدن #سوراخ کردن بدن #طبیعی سینه های بزرگ #عمیق در گلو, گلو #قورت بده #مودار #نوجوان #واژن #پاشیدن منی مرور