توضیحات: جهنم خونین ، وقتی لینا لوکسا را دیدم که بدون کاپشن در کنار جاده یخ زده بود ، فکر کردم "او چه می کند؟" لینا از طریق زبان انگلیسی شکسته به من توضیح داد که کیف و کاپشن خود را در فرودگاه گم کرده است و شخص فقیر جایی برای ماندن ندارد! احساس بدی برای او داشتم ، بنابراین به او پیشنهاد معامله دادم: اگر من بتوانم گربه اش را بخورم ، می تواند با من بماند. لینا با اشتیاق پذیرفت ، شلخته کوچک. او بیدمشک صورتی تنگ خود را به من نشان داد در حالی که ما را در جایی برای پارک یافتم ، سپس او سینه های فریبنده خود را بیرون آورد. من در صندلی عقب نشستم و او را بیرون خوردم ، آن وقت باور نمی کردید کس لیسیدن متحرک که این پرنده شاخی به من داد. او حتی زبان به الاغ من هم خورد ، بنابراین من مطمئن شدم که او چند بار آمده است ، سپس او حتی با انگشت به الاغ من انگشت کشید در حالی که من بار بزرگی به صورتش می زدم!
زنان دمار از روزگارمان درآورد فیلم برچسب #ارضا روی صورت مرور